آداب عشق و جهاد خدمت به مردم

آداب عشق و جهاد خدمت به مردم

عشق و خدمت رسانیِ ارزشمند آدابی دارد که برخی از آنها را به اختصار بیان می کنم.

1 ـ اخلاص

ممکن است عملی در ظاهر خدمت محسوب شود؛ ذات آن عمل، کاری پسندیده و عقلایی باشد، از عواطف انسان دوستانه ناشی شود، آثار و برکاتی داشته باشد و تحسین دیگران را نیز برانگیزد، ولی نزدیک کننده انسان به خدا نبوده، در رساندن انسان به کمال بُرد نداشته باشد. چنین عملی از دیدگاه اسلام چندان ارزشی ندارد. بنابراین میزان ارزشمند خدمتگزاری به نیت و انگیزه بستگی دارد. هر چه انگیزه، خالص تر باشد عمل، ارزشمندتر خواهد بود. کارهایی که با «صبغه الهی» رنگ آمیزی شده ارزشمندتر، اثرگذارتر و ماندگارتر است.

به همین دلیل «حُسْن فعلی» در ارزش گذاری عمل به تنهایی کفایت نمی کند، آنچه مهمتر است «حُسن فاعلی» است. عمل، بایستی از پشتیبانی جانی سالم، اندیشه ای الهی و دستی رحمانی برخوردار باشد تا بالا رود و صاحبش را با خود به همراه ببرد؛ چرا که خدمت رسانی عرصه بروز ادب با ربّ الارباب است و صبغه الهی دادن به کارها. برای کسی که با خدا معامله می کند توقّع شنیدن تعریف و تمجید دیگران نیز دور از شأن است. به قول مولوی:

خدمتی می کن برای کردگار با قبول و ردّ خلقانت چه کار

شکوه این ادب در ایثارگری امام علی علیه السلام و خاندان بزرگوارش در دستگیری از مسکین، یتیم و اسیر به خوبی تجلّی کرده که داستانش را خداوند سبحان در سوره «هَلْ اَتی» به نمایش گذاشته است.

حضرت علی(ع) نیز شرط اوج گرفتن عمل و قبولی آن را اخلاص برمی شمارد:</P>

بِالاِْخْلاصِ تُرْفَعُ الاَْعْمالُ.

کارهای نیک، با [بال و پر] اخلاص بالا می روند [و قبول می شوند].

امام صادق علیه السلام فرمود:

اَلْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذی لا تُریدُ اَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ اَحَدٌ اِلاَّ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ.

عمل خالص آن است که نخواهی کسی جز خدا تو را برای انجام آن ستایش کند.

همچنین فرمود: هیچ بنده ای به حقیقتِ اخلاص نمی رسد، مگر اینکه دوست نداشته باشد که مردم او را در کارهایی که برای خدا انجام داده، ستایش کنند.

البته خدماتی که کارگزاران و خدمتگزاران مردم در نظام اسلامی انجام می دهند خواه ناخواه در معرض دید مردم قرار می گیرد، و مردم از کمّ و کیف آن مطّلع می شوند. طبیعی است که از آنها مسرور گردند و خدمتگزاران نظام را مورد تحسین و ستایش قرار دهند. ولی باید توجه داشت که این سرور و شادمانی مردم و تحسین و ستایش آنان، مادامی که انگیزه اصلی خدمتگزاران، خدا و تحصیل رضایت او باشد و در اصل عمل و کیفیت آن تأثیری نکند، خللی در اخلاص ایجاد نمی کند.

پیامبر اکرم(ص) در روایتی ستایش مردم در این گونه موارد را مژده دنیایی مؤمن برشمرده که به صورت نقد نصیب او می شود، و فرموده: مژده دیگرش در آخرت است که پاداشهای اخروی را برایش بشارت می دهند.

زراره گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: شخصی مشغول انجام کار نیکی است و در این حال شخص دیگری او را می بیند و از اینکه از کار نیک او آگاه شده است خوشحال می شود (آیا این سرور و شادمانی دلیل بر ریا است؟) حضرت فرمود:

عیبی ندارد؛ زیرا همه دوست دارند محاسن و خوبیهای آنها در میان مردم آشکار شود؛ البته به شرط آنکه کار خیر را به قصد ستایش و تمجید مردم انجام نداده باشند.

حال، اگر عملی بظاهر خوب و پسندیده از جانی ناسالم، اندیشه ای ناپاک و توأم با ریاکاری و خودنمایی صادر شود و چنان بُردی نداشته باشد که انجام دهنده را به خدا نزدیکتر کند، چنین کاری آفت زده است و چندان ارزشی ندارد. علی(ع) فرمود:

اَلْعَمَلُ کُلُّهُ هَباءٌ اِلاّ ما اُخْلِصَ فیهِ.

عمل همه اش همچون ذرات غبار (پراکنده درهوا) است،مگر آن مقداری که مخلصانه باشد.

امام صادق(ع)، ریا و خودنمایی را آفتِ عبادات و عمل نیک می دانند:

کُلُّ الْبِرِّ مَقْبُولٌ اِلاّ ما کانَ رِئاءً.

تمام کارهای نیک مورد قبول خداست جز عملی که از روی ریا باشد.

همچنین فرمود: هرگونه ریایی شرک است. هر کس برای مردم کار کند، پاداشش با مردم است و هر کس برای خدا کار کند ثوابش بر خداست!

بنابراین، میزان ارزشمندی عمل به نیّت و انگیزه انجام دهنده آن وابسته است. کارهای نیک ریائی که انسان برای رضایت نفس خود انجام می دهد یا متوقع پاداشی است، ارزشی در پیشگاه خداوند و اثری در تربیت و سعادت و کمال صاحبش ندارد!

حال، چه کنیم که در این مسیر گام برداریم و کارهایمان را به گونه ای انجام دهیم که هم خود قبول درگاه الهی گردند و هم ما را به خدای سبحان نزدیک کند؟ این کار به دیدبانی، مراقبت شدید و رعایت کردن اخلاق و آداب اسلامی نیازمند است؛ بایستی به گونه ای خدمت کنیم که بتوانیم رضایت خداوند را جلب نماییم و هیچ انگیزه ای را جز رضای او در انجام کارها دخالت ندهیم.

2 ـ توکّل

سامان یافتن کارها و نتیجه دادن آنها گذشته از تلاش و اخلاص، به توکل انسان به خداوند بستگی دارد. در امر خدمت رسانی، باید بر خداوند توکل کرد. پیامبر اکرم(ص) تفسیر توکل را از جبرئیل پرسید! جبرئیل فرمود:

معنای توکّل این است که انسان یقین کند به اینکه سود و زیان و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آنها نا امید بود. اگر بنده ای به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد و جز او به کسی امیدوار نباشد و از غیر او نهراسد و به غیر خدا چشم طمع نداشته باشد، این همان توکل بر خداست.

حضرت علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع) فرمود:

در همه امور، نفس خود را به خدا پناهنده دار؛ زیرا در پرتو این پناهندگی، خود را به پناهگاهی مطمئن و نیرومند سپرده ای!

امام خمینی قدس سره می فرماید:

تا دوست بود تو را گزندی نبود تا اوست غبار چون و چندی نبود
بگذار هر آنچه هست و او را بگزین نیکوتر از این دو حرف، پندی نبود

3 ـ عبودیت و بندگی

ادبِ دیگر خدمت رسانی آن است که خدمت به خلق، انسان را غافل از خدای سبحان و مطیع شیطان نکند؛ در عین سودرسانی به خلق از خالق نبُرد. در متن مردم باشد و در محضر خدا. در خدمت مردم باشد و مطیع فرمان خدا. به قول سعدی:

فرمانبر خدای و نگهبان خلق باش این هر دو قَرَن، اگر بگرفتی سکندری

سودرسانی به مردم، اگر با انگیزه الهی انجام گیرد، عبادت است؛ لیکن شرط است که خدمتگزار، برای عبودیت، انجام تکالیف شرعی و انس و خلوت با خدا بهترین ساعات شبانه روزش را اختصاص دهد و خدمت رسانی، او را از انجام فرایضش بازندارد! همین ارتباط و توجه و انس الهی است که شور و نشاط می آفریند و انسان را در مسئولیت های اجتماعی موفق می کند. حضرت علی(ع) به مالک اشتر توصیه می کند:

نیکوترین وقتها و بهترین ساعات شب و روزت را برای خود و خدای خود انتخاب کن، اگرچه همه وقت برای خداست، اگر نیّت درست و رعیّت در آسایش قرار داشته باشد.

از کارهایی که به خدا اختصاص دارد و باید با اخلاص انجام دهی، انجام واجباتی است که ویژه پروردگار است، پس در بخشی از شب و روز، وجود خود را به پرستش خدا اختصاص ده و آنچه تو را به خدا نزدیک می کند بی عیب و نقصانی انجام ده، اگر چه دچار خستگی جسم شوی.

4 ـ محبت به مردم

مردم عایله خدای اند و خدا دوست داشتنی و عشق ورزیدنی است. کسی که می خواهد از طریق سودرسانی به عایله خدا به معشوقش برسد، باید دلش را از هرگونه کینه و دشمنی با مردم تهی و در عوض آن را سرشار از محبّت به آنان سازد. این ادب در روایتی قدسی، در بیان خداوند چنین آمده است:

اَلْخَلْقُ عِیالی، فَاَحَبُّهُمْ اِلَیَّ اَلْطَفُهُمْ بِهِمْ وَ اَسْعاهُمْ فی حَوائِجِهِمْ.

مردم عایله و جیره خواران من اند، محبوب ترین آنها نزد من کسی است که به عایله ام مهربان تر و در برآوردن نیازمندیهایشان کوشاتر باشد.

وقتی خدمت رسانی، با مهر و محبت همراه گردد، مشکلاتِ خدمت رساندن هم آسان تر می شود و تحمل سختی های این راه، سهل تر می گردد. خدمت رسانی گرچه با توکّل بر خدا و از روی اخلاص انجام گرفته امّا مهربانی و محبت مردم، دشواری های راه را به همواری بدل می کند.

بیان گردید که بخش مهمی از خدمت رسانی، از طریق کارگزاران و مسئولان نظام اسلامی انجام می پذیرد. اما این خدمت رسانی نیز باید با عطوفت همراه باشد. حضرت علی(ع) به مالک اشتر توصیه می کند:

وَ اَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ، وَالَْمحَبَّةَ لَهُمْ، وَاللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضارِیاً تَغْتَنِمُ اَکْلَهُمْ... .

[ای مالک!] قلب خودرا ازعطوفت به رعیت مالامال ساز! و دوستدارشان باش! وبه آنان نیکی کن! مبادا نسبت به آنها همچون درنده ای باشی که خوردنشان را غنیمت شمری!

اقبال لاهوری می گوید:

از محبت جذبه ها گردد بلند ارج می گیرد از او نا ارجمند
بی محبت زندگی، ماتم همه کار و بارش زشت و نامحکم، همه
عشق صیقل می زند فرهنگ را جوهر آئینه بخشد سنگ را

5 ـ عدل و انصاف با مردم

از آداب آن است که از رفیق بازی، ملاحظه دوستان، فرزندان و مریدان و ستم روا داشتن بر دیگران به شدّت برحذر باشد و از تبعیض میان ارباب رجوع، فرق گذاشتن، موافق و مخالف درست کردن و پایمال کردن حقوق دوری کند. در عهدنامه علوی می خوانیم:

نسبت به خدا، مردم، نزدیکان و هواداران خود در رابطه با نوع برخورد و ادای حقوقِ آنان، انصاف را از نظر دور مدار و گرنه ستمکار خواهی بود، ... و چیزی در تغییر نعمت و دوری از رحمت الهی مؤثرتر از ستمگری نیست؛ زیرا خدا دعای ستمدیدگان را می شنود و در کمین ستمکاران است (و انتقام آنان را خواهد گرفت).

و شهریار چه زیبا سروده است:

خوشا انصاف کز صافی ترین اوصاف انسان است ترازویی که هر کمّیتی با وی به میزان است
گرت توفیق این نعمت بود شکر خدا می کن پیمبر گفت انصافی که داری، نصف ایمان است

6 ـ ارتباط مستقیم با مردم

از دیگر آداب خدمت رسانی مسئولان، حضور در متن مردم، ارتباط مستقیم با آنان، شنیدن درد دلهایشان و گرهی از کارشان گشودن، ریاست ها و مدیریت ها را استحکام و تداوم می بخشد و ایام تصدّی خادمان به مردم را قرین شور و نشاط می کند و گرنه به قول حافظ:

دائم گل این بستان، شاداب نمی ماند دریاب ضعیفان را، در وقت توانایی

امام علی(ع) به قُثَم ابن عباس که از جانب حضرت حکمران مکه بود، می نویسد:

...وَ لا یَکُنْ لَکَ اِلَی النّاسِ سَفیرٌ اِلاّ لِسانُکَ،وَ لا حاجِبٌ اِلاّ وَجْهُکَ، وَ لا تَحْحُبَنَّ ذاحاجَةٍ عَنْ لِقائِکَ بِها... .

باید سفیر و پیغام رسانی میان تو و مردم جز زبانت و دربانی جز چهره ات نباشد (هر چه می خواهی خودت به آنان بگو و هر که می خواهد بدون مانع تو را ببیند) و هیچ درخواست کننده ای را از ملاقات و دیدار خود جلوگیری مکن.

7 ـ تواضع و گشاده رویی

مسئولان موظف اند براساس آموزه های دینی این ادب اسلامی را به خوبی مراعات کنند. خودپسندی، تکبّر، ترشرویی و کج خلقی نفرت انگیز است و مردم را نسبت به نظام اسلامی مأیوس می کند و منکری بالاتر از مأیوس کردن دلهای امیدوار مردم نیست.

فروتنی، اخلاق کریمانه و نرمخویی با مردم، شمیم جانشان را می نوازد و به زندگی امیدوارشان می سازد.

امام علی(ع) رعایت این ادب را ضمن نامه به یکی از کارگزارانش این گونه توصیه می کند:

وَاخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَناحَکَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ، وَ اَلِنْ لَهُمْ جانِبَکَ، وَ اسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ وَالاِْشارَةِ وَالتَّحِیَّةِ، حَتّی لا یَطْمَعَ الْعُظَماءُ فی حَیْفِکَ، وَ لا یَیْأَسَ الضُّعَفاءُ مِنْ عَدْلِکَ.

در برابر مردم متواضع و گشاده رو باش، نرم خویی و ملایمت را به کارگیر و در ملاقات، نگاه واشاره وتحیّت ودرود، مساوات را میان همگان رعایت کن تابزرگان درستم کردن تو طمع نکنند (درصدد دشمنی با تو برنیایند) و زیردستان از دادگری ات نومید نشوند.

8 ـ استقامت در کار

بدون تردید خدمت رسانی شایسته به مردم با مشکلات و سختی های بسیار توأم است. مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی نباید از این مرارتها بهراسند. آنان باید از هجوم کارها و مواجهه با کثرت ارباب رجوع ملول و آزرده خاطر نشوند و همه آنها را به دیده لطف و عنایت و نعمت از جانب پروردگارشان بدانند و با سودرسانی به خلق خدا رضایت خالق را جلب کنند. به قول سعدی:

حاصل نشود رضای سلطان تا خاطر بندگان نجویی
خواهی که خدای، بر تو بخشد با خلق خدا، کن نکویی

اگر کسی بخواهد بر کارها مسلّط شود و به گونه ای شایسته سامانش دهد، بایستی بر رَخْش چالاک صبوری سوار شود و پیش بتازد. صبر و استقامت است که ناگواریهای کار را در کام انسان گوارا می سازد.

حضرت امیر(ع) پس از توصیه به عدل و انصاف به یکی از کارگزارانش می فرماید:

... وَاصْبِرُوا لِحَوائِجِهِمْ فَاِنَّکُمْ خُزّانُ الرَّعِیَّةِ، وُکَلاءُ الاُْمَّةِ وَ سُفَراءُ الاَْئِمَّةِ.

در برابر درخواست های مردم صبور باشید؛ زیرا شما خزانه داران مردم هستید و وکیل های آنان و نمایندگان پیشوایانید.

9 ـ تحمّل نیش و نوشها

در خدمت رسانی، گذشته از تحمل سختی کار و استقامت در خوب انجام دادن آن، تحمّل نیش ها، زخم زبانها و نسبت های ناروا و فرو خوردن خشم در این هنگام بسیار ضروری است. کسی که حلیم و خویشتن دار نباشد و با شنیدن حرفی از کسی زود از کوره در رود، رنگ ببازد و رو ترش کند، نخواهد توانست توفیقی در خدمتگزاری به دست آورد. یکی از توصیه های امام علی(ع) به «حارث همدانی» این است که می فرماید:

وَاکْظِمِ الْغَیْظَ وَ تَجاوَزْ عِنْدَ الْمَقْدُرَةِ، وَاحْلُمْ عِنْدَ الْغَضَبِ، وَاصْفَحْ مَعَ الدَّوْلَةِ تَکُنْ لَکَ الْعاقِبَةُ.

خشم خود را فرونشان، هنگام توانایی (از کیفر) بگذر، در وقت غضب خویشتن دار باش و با وجود تسلّط داشتن (از انتقام) دوری کن تا پاداش نیکو برایت باشد.

مولوی گوید:

او به تیغ حلم، چندین خلق را واخرید از تیغ، چندین حلق را
تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر

10 ـ وفا به عهد و پیمان

خداوند متعال به وفای به عهد، سفارش فراوان می کند و تخلّف نکردن از عهد و پیمان را در چهار آیه قرآن کریم جزو ویژگی های خود برمی شمارد؛ «اِنَّ اللّهَ لا یُخْلِفُ الْمیعادَ». بدیهی است خدمت رسانی چه در بعد فردی و چه اجتماعی و چه از موضع مقام و مسئولیت، هرگز نباید با وعده های پوچ همراه باشد. فرد خدمت رسان تنها به اموری وعده می دهد که مطمئن است می تواند از عهده آن برآید. انسانهای بی شخصیّتی که برای رسیدن به آرزوهای خود، وعده های توخالیِ خدمت رسانی می دهند و به جای عمل، به شعار روی می آورند، هرگز در شمار خدمت رسانان واقعی قرار نمی گیرند:

وَ اِیّاکَ... وَ اَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَکَ بِخُلْفِکَ، فَاِنَّ... الْخُلْفَ یُوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللّهِ وَالنّاسِ، قالَ اللّهُ تَعالی: «کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ اَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ.»

بپرهیز از اینکه به مردم وعده ای بدهی و وفا نکنی؛ زیرا خلف وعده خشم خدا و مردم را برمی انگیزد چنان که فرمود: خداوند سخت به خشم می آید از اینکه سخن بگویید که عمل نمی کنید!

نظامی گنجوی گوید:

نیست بَرِ مردم صاحب نظر خدمتی از عهد، پسندیده تر
دست وفا در کمر عهد کن تا نشوی عهد شکن، جهد کن

11 ـ پرهیز از منّت گذاری

ادب اسلامی اقتضا می کند برای کارهای نیکی که انسان انجام داده بر کسی منّت ننهد و به رخش نکشد؛ چرا که این عمل کار نیک را از ارزش می اندازد. خدمت رسانی بی منّت به مردم شکر نعمتی است که خدا به خدمتگزاران داده است. به قول سخنسرای شیراز:

شکر خدای کن که موفق شدی به خیر ز انعام و فضل او، نه معطّل گذاشتت
منّت منه که خدمت سلطان همی کنی منّت شناس ازو که به خدمت بداشتت

حضرت علی(ع) می فرماید:

وَ اِیّاکَ وَالْمَنَّ عَلی رَعِیَّتِکَ بِاِحْسانِکَ... فَاِنَّ الْمَنَّ یُبْطِلُ الاِْحْسانَ.

ازمنّت نهادن به مردم دربرابر کارهای نیکت برحذرباش! زیرا منّت نیکی هارا ازبین می برد.

12 ـ پرهیز از مردم آزاری و ایجاد مزاحمت

ناصر خسرو می گوید:

اگر باری ز دوشم برنداری چرا باری سَرِ بارم گذاری

مردم آزاری تنها این نیست که ارباب رجوع را معطّل و بلاتکلیف بگذاری، یا کارش را به بهانه های واهی به امروز و فردا بیندازی، یا جواب سربالا به او بدهی و مانند اینها؛ بلکه گاهی بی اعتنایی و تحویلش نگرفتن، در برابر سخنانش سکوت کردن و پاسخش را ندادن، با بی رغبتی کارهایش را پیگیری کردن نیز مردم آزاری است.

از دستورالعمل های علوی به کارگزارانش، آنگاه که لشکری به سوی آنان روانه کرد، این است که می نویسد:

پس از حمد خدا و درود بر پیغمبر اکرم(ص)، من به خواست خدا لشکری را روانه کردم که از زمینهای شما عبور خواهد کرد و آنها را به آنچه خدا بر آنان واجب گردانیده از آزار و بدی نرساندن به مردم، سفارششان کردم.

13 ـ مشکل گشایی

مشکل گشایی، برطرف کردن غم و اندوه، برآوردن نیازهای مردم و شاد کردن آنان از بهترین شیوه های خدمت رسانی است که در سیره پیشوایان معصوم نیز به وفور دیده می شود.

سعید بن قیس همدانی گوید: روزی در شدت گرما، امیر مؤمنان(ع) را کنار دیواری دیدم. عرض کردم: اماما! در این ساعت و هوای گرم اینجا چه می کنید؟ فرمود: تنها به این دلیل از خانه خارج شده ام که ستمدیده ای را یاری برسانم و یا به فریاد بیچاره ای برسم!

اگر سری به ادارات بزنید خواهید دید که هر کدام روزانه رقم بالایی ارباب رجوع دارند. پذیرش این خیل عظیم جمعیت، شنیدن درد دلهاشان، پاسخگویی مناسب و رفع مشکل آنان در فرهنگ اسلامی بر بسیاری از عبادت های مستحب ترجیح دارد.

امام حسن(ع) مشغول طواف خانه خدا بود که شخصی به آن حضرت مراجعه و درخواست کمک کرد. امام(ع) طواف را رها کرد و به حل مشکل او پرداخت. شخصی اعتراض کرد و گفت: آیا طواف خانه خدا را به خواهش یک نفر، ترک می کنی؟ حضرت پاسخ داد:

چرا چنین نکنم؟ پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «هر کس در پی حاجت برادر مسلمانش برود و آن را برآورده سازد، ثواب یک حج و عمره دارد و اگر برآورده نشد، ثواب عمره دارد.» من، هم ثواب حج و عمره را بردم و هم بازگشته، به طوافم می رسم.

14 ـ آداب دیگر

افزون بر آنچه ذکر شد آداب دیگری نیز در خدمت رسانی وجود دارد که اهتمام در پیشی گرفتن کارهای خوب وکوچک شمردن کارهایی که در برآوردن نیازهای مردم انجام می شود، از جمله آنهاست. دولتمردان و خدمتگزاران هر چه در قبال ملّت قهرمان و نمونه ایران انجام دهند کم است. نباید این احساس به فرد دست دهد که برای مردم بسیار کار کرده است. تکالیف، بسیارسنگین وپاسخگویی درپیشگاه پروردگارنیز بسی دشوار است.

ادب دیگر، تظاهر نکردن به کارهاست. لزومی ندارد به رخ مردم کشیده شود. اگر چه موارد، گوناگون و گاهی بیلان کار دادن برای تنویر افکار عمومی و یا جهات دیگر ضروری است. امام علی(ع) در این باره می فرماید:

لا یَسْتَقیمُ قَضاءُ الْحَوائِجِ اِلاّ بِثَلاثٍ: بِاسْتِصْغارِها لِتَعْظُمَ، وَ بِاسْتِکْتامِها لِتَظْهَرَ، وَ بِتَعْجیلِها لِتَهْنَأَ.

شایسته نیست روا نمودن حاجتها مگر به سه چیز: (نخست) به کوچک شمردن آن تا (نزد پروردگار) بزرگ گردد. (دوم) به پنهان داشتن آن تا (هنگام پاداش) آشکار شود. (سوم) به شتاب در انجام آن تا گوارا باشد.




:: موضوعات مرتبط: خانواده مهدوی , خوب است بدانیم , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 15 فروردين 1399
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: